روزها به صورت برق باد میگذره...گاهی یهو پرت میشم وسط پاییز وسط بی قراریام اونموقع ها که هنوز یه امیدی داشتم هنوز فکر میکردم ورق منو اشکان برمیگرده ...شد زمستون بهارم داره تموم میشه گاهی انقدر قوی میشم که میگم من هیچ مشکلی ندارم مگه نمیگن همه یه مشکلی دارن چرا من ندارم من گذشتمو میبینم میگم این که درد نیست خدا منو خیلی دوست داره ....گاهی یه همچین ادم قوی میشم
فردا اولین امتحان اخرین ترممه خدایا شکرت کمکم کن ///
سرکارمرو همه چی خوبه
این روزا نقشه ی حقوق میشکم از صبح تا شب که چیکارش کنم کجا بزارمش ...
به دلم چند وقته یه چیز افتاده اونم عقد کردنم تا اخر تابستونه با کیشو اصلا و ابدا نمیدم اما مدام حلقمو حس میکنم ... و حس خوبشو ...
از تههههههه دلم از خدا خواستم بهم توانایی بده روزه هامو بگیرم عاشق ماه رمضونم امیدوارم امتحانامو هرو بیست شم چون واقعا میتونم بشم درسامو مثل ترمهای قبل نیست ...
خدایا نمیدونم چقدر خوشحالم که دارمت خدایا از خطاهای من بگذر من گاهی خیلی سست عنصر میشم تو درکم کن