یکشنبه کارای اونجایی که رایگان میرم کار میکنمو انجام دادم و پشت گوش ننداختم/ غروبش مدیر مدرسه بهم زنگ زد واسه کار و قرار شد امروز صبح برم پیشش جاش یکمی دور بود ولی با این حال بابا خودش بهم ماشین داد !! باورم نمیشه ولی خودمم خیلی خوشحال شدم و خوب رفتم اومدم ...کارش فکر کنم کاره خوبیه حالا قرار شد شنبه صب بابا برم محیط و ببینم خوشم اومد قرارداد ببندم ! خدا روزی رسونه مطمعنم کمکم میکنه اینکه امتحانای دانشگامم هست خب منو فعال تر میکنه همیشه مولتی تسکین بودن منو فعال تر میکنه
از امشب نمیخوام مطالعه های غیر درسی داشته باشم با اینکه وسط یه کتابم اما میخوام درسامو شروع کنم کم نیارم / امروز تا شبمو فقط و فقط میخوام بزارم رو این پروژه لعنتی ..
1) این روزا انقدر عشق تو زندگیم نبوده دیگه جاشو حس نمیکنم
2) من همیشه فکر میکردم خیلی پیر شم مثل مادر بزرگم مثلا چیکار کنم چه کاری از دستم برمیاد و من شغل پیریمو انتخاب کردم نویسندگی . / ترجمه ی انگیلیسی .. مثلا 70 سالگی با شوهرم میشینیم و من صسرم تو کتابه یا دارم مینویسم و اونم تی وی میبینه یا همکارمه
از خدا میخوام یه همسر پایه بهم بده که علاوه بر فانتزیای خودم اونم پانتزی داشته باشه مثل زندگی اینستاگرامی البته در باطنم عالی باشیم و بفهمیم همو و به دل هم بشینیم
من دختر شلخته و نا مرتبی بودم همیشه ، حتی با بابام اکثر سر تمیز بودن اتاقم دعوا داشتیم از اول امسال به طور خود جوش مرتب شدم گاهی کف خودم میبره از از انگیزم واسه تمیزی اتاق خونه طرفا
به اینده امیدوارم ...
یه جند روزی که همه ی نمازام اول وقته و واقعا عشق میکنم با این حرکتم ...یه نذری میخوام بکنم برای زندگیم نمیدونم اصلا دعا کردن دربارش از نظر خدا درسته من باید دخالت کنم تو این موضوع یا نه و یا اصلا چجوری حرف بزنم که خدا منظورمو ازش بفهمه ....
اردیبهشت خوبم به سرعت داره میگذره
این روزا خودمو دوست دارم و دارم رو اینکه عمیقا تو هر حالتی خودم باشم کار میکنم
حس پول دراوردن و دوست دارم
تو این کتابه که دستمه الا ن( اسم کودک درون ) هست نوشته بود چرا وقتی نیا به مثلا چایی ندارید چایی میخودرید این کاریه که من خیلی وقتا انجام میدم و قعدم وقتی که واقعا نیاز دارم به چایی اون حالو بم نمیده ... واقعا درست مصرف کردن هر چیزیو هر کاری خیلی حال میده /
خوشحالم که نوشته های حال خوبت رو میخونم :)
مرسییییییییییییییی میلوی قشنگم