کاش یکیو داشتم پا به پای آرزوهام باهام میومد


بی مقدمه مینویسم  امروز شنبه است من سرکارم و دارم لانا دل ری گوش میدم نمیخوام یه شنبه بی حوصله داشته باشم نمیخوام به اشتباهای گذشته ام فکر کنم

من عاشق  پیانوم ولی هم خرج داره هم میترسم از  ادامه ندادنش بعدم من میگم پیش خودم لابد پیانو زدن هم مثل تایپ ده انگشتی میمونه که من خودم و سرویس کردم سرش اگه اینو بتونم یاد بگیرم مطمعنن از پس اونم به خوبی برمیام

کاش یکیو داشتم پا به پای آرزوهام باهام میومد

مترو نوشت

امروز دوازدهم دی ٩٥یکشنبه و زمان تند تر از همیشه میگذره و کلی اتفاق افتاده ....

دیشب ٦ تا نقشه کاری داشتم بکشم که سه تاشو آخر شب کشیدم سه تاش موند و من نتونستم ساعت ٦ بیدار شم و ٧/٥بیدار شدم و تونستم یکی و نصف دیگشو بکشم ...یعنی الان دوتا نقشه مونده رو دستم حتمانم باید تحویل بدم از این ورم سر کار خودم صبا تاخیر میخورم ١٠-١٥دقیقه هر روز میخوام دیگه سر وقت برم مثلا امروز میخواستم زود بزنم بیرون الان امیدوارم راس ٩ اونجا باشم ...واسمون فیش حقوقی زدن !!! چه غلطا ،،دیشب خیلی کاره مزخرفی کردم از خودم بدم اومد اما ترجیح دادم بهش فکر نکنم و اتاقمو جارو زدم و نشستم پای نقشه واقعاهم خواب بهم مزه میداد که خوابیدم ، بقول سپیده پول نقشه هارو نادیده بگیر بزار جمع شه یه چیز به چشم بیاد دیگه واقعا پول نقشه جمع کردن قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شوده .....

توی کار هنوزم نمیتونم واضح و حرف بزنم بیشتر موقعیت سنجی میکنم برعکس من همکارم جلو همه میگه نمیدونم شاید سابقش بیشتره راحت تره من خودمم واقعا مدیرمونو دوست دارم واقعا یکی از ارزوهام فامیل شدن باهاشونه چون عالیه، فکر کنم اینجا ننوشتم که پنجشنبه ها یه هفته در میون شدم ..اونی که ارزوشو داشتم واقعا زورم میومد پنجشنبه رفتن سر کارو 

بهمن پولام یه کاسه میشه و میفهمم باید چیکار کنم از طرفی دوست ندارم سود بانکی بگیرم از طرفیم تا وقتی ایده ای که میخوام به ذهنم نرسیده کاری نمیشه کردبجز بانک !!

من یه ایده ای که پیدا کردم اینه که از خودم بدم میاد وقتی خوابم نمیاد بخوابم خسته نیستم چایی بخورم و این حس خیلی بدی بهم میده 

خدا کنه امروز نقشه ها اوکی شه سرکار خودمم نفهمن!

عشق تنها چیزیه که احساس میکنم نمیتونم بدیتش بیارم 

#باغ موزه مسعودیه_جمعه با نادیا

#پنجشنبه_رنگ ابروهامو_رفتن نازی و اسموتی خوردن با نگار

حال این روزا خوبه فقط من بی مطالعه ام و این ازار دهنده ترین حسه ممکنه برام 

ایستگاه بهد امام خمینی ...

خیالباف نوشت

کی میشه دوتایی تو جاده ی شمال سیاووش قمیشی گوش بدیم و کباب بزنیم...و دلم برای هیچ کی تنگ نشه، همه چی سر جاش باشه همه چی همونجوری باشه که دبم میخواد خوشبختی که شاخ و دم نداره منم میشم یه خانوم متاهل که انگتر تک نگینش دسته چپشه !! و خوشحاله و وقتی گوشیش زنگ میخوره گل از گلش میشکافه و پا میشه میره تو اتاق خواب ارغوان عروس میشه عروس خوشبخت امسال  ...کسی که خوشبختیشو با چنگ و دندون وصبر به دست آورد 

صبح نوشت

بازم دیر میرسم سرکارم امروز ...٨:٤٨دقیقس من تازه متروی نزدیک خونمونم بارون شدیدم داره میاد از اون بارونای دونفره خدارو چه دیدی شاید ماهم دو نفره شدیم تو روزای آینده...دیشب با الی داشتم میحرفیم چقدر راجب ایده  واسه بعد از اینکه درسش تموم میشه حرف داشت که نمیدونم دوست داره اونم واسه خودش کار کنه منم بهش گفتم طزم اینه اول یه چیز داشته باشم حالا نه خیلی زیاد ولی داشته باشم که سر رسیدن به ایدهام آویزون پول بابا نباشم ....

دیروز صبح سرکار بچه ها گفتند شیرینی بگیر کیک بگیر منم شیرینی رولت دادم خریدن و مدیرعامل بهم مانی داد سپید تاب شلوار

بعد ٤ دی که تولدم بود تصمیم گرفته بودم به کارام برسم رفتم دکتر پوست که خیلی وقته این دست اون دست میکردم باید میرفتم کاری بود که باید انجام میدادمالان بدهیم شده ٤٠٠بازم خداروشکر خودم از پسش بر میام،،،

یه حرفایی هست تو دفتر که حقوقارو میخوان دهم به دهم بدن یعنی میشه !! یعنی داریم !!!

از دیشب داره بارون با همین شدت میباره ☂️☔️ ☔️⛈

امسال کلی کادو جمع کردم و دوسشون دارم 

دارم فک میکنم من کاش فرز بودم اینطور که موقع خواب به نتیجه رسیدم خوابم زیاده و کندم ...دلم میخوام کتابا انقدر سخت نباششن که راحت بخونمشون مخصوصا زبانا!! من بلاخره زبان و حرفه ای یاد میگیرم و صحبت میکنم دوست دارم روزا طول بکشه واقعا زود میگذره و من به کاری نمیرسم یکی دیگه از کارایی که میخوام استارتشو بزنم گراتن روزه قضاهامه همه رو میگیریم قبل از عید....

کسایی که راجبشون میخوام اینجا بنویسم یکی   سحر همکارمه یکی نگار نکته های خوبی دارن 

امیدوارم امروز یه روز پر هیجان پرکار پر وقت و به همه کارای عقب افتادمم برسم زیارت حدیث کساء ام حتما!!!!!