بعد از تموم کردن با اشکان تونستم خیلی راحت باش کنار بیام حتی شبای سهتشو بعدم که مامان بازی دراورد سر مسعود حالام که این
حس اخرین بازمانده ی کره ی زمینو دارم که هیچکی دوسش نداره و قرار نیست دوست داشته بشه هیچ وقت انقدر احساس شکست نداشتم فک میکنم قسمتم اینه ..تنهایی نمیتونم فکرمو جمع کنم که این همه شسکت تو یک ماه واسه دختر ضعیف و احساساتی مثل من چیزه کمیه