پسرمهربونه بامزه و دلبر


یه چیزیو امشب باید ثبت کنم

اولین بار همکلام شدیم و دستپاچه شد و من خندم گرفت یعنی هنوزم یادش میوفتم از اون لبخند مهربون یواشا میاد رو لبم اگه بخوام با کلمات تعریفش کنم میگم تپل مهربون زیبا و بامزه و دلبر

خفن افتادم رو دور کتاب خوانی ملت عشق عزیزم تموم شد ومن موندم یه دهن پر از چالش از امشب دارم از اول قران معنیه فارسیش میخونم مثل یک کتاب نمیدونم کارم درسته یانه/میخوام فکر کنم فقط یه کتاب معمولبه که من به عنوان یه مسلمون یه بار خوندم چی میگه حالا نه مثل شمس تبریزی تا لایه جهارم سعی کنم تا لایه دوم برسم

این روزا شاکرم

شیر+کاهو

داستان همشهری و خریدم و میخوام فردا سر کار زبان خوندن و شروع کنم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.