9آبان

از روزی که این امتحانو افتادم همش فکر میکردم یه حکمتی داره ...دیروز تصمصیم گرفتم برم امتحان و بدم و علی ام تو دانشگاه بود کلاس داشت تقریبا دو ساعت منتظرش بودم که کلاسش تموم شه منی که ده دقیقه منتظر کسی نمیشم حالم از این دخترا بهم میخوره شده بودیم یکی از اونا!!! اخه هرجور فکر میکنم من این علی و میخوام و اصلا میخوام بخاطرش خودم و بچالش بکشم حتی این دوباره حرف  زدنمونم من پا پیش گذاشتم و دایرکت دادم !

حالا موندم چجوری دلش و ببرم !!٬! کاش یکی بیاد یه راهی یادم بد ه فک کن ادم یه چیزی تو ذهنشه که اره دوست دارم طرف این خصوصیت و اون خصویتو داشته باشه بعد به یکی بر میخوری کمپلت همه ی اونارو داره و تو بهش اون حس خوبرو داری که همیشه منتظر بودی بعد از اشکان این علی فقط به دلم میشینه نمیدونم چجوری رفتار کنم کم باشم زیاد باشم نباشم ولی اون اونجوری قوی روم حس نداره ولی خوب جوابمم میده دیروز همو بوس کردیم برام آلوچه خردیه بود گفت بوسم کن تا بهت بدم منم مثل همه ی وقتای تو لحظه تصمیم باید بگیرم گیج نشدم ولی هول شدم بعد اونم یواشکی بوسم کرد خیلی خوب بود از همین الان ترس دارم ترس از دست دادن ولی میخوام امروز تصمیم بگیرم که چی کار کنم ؟‌چیه رفتاری؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نمیدونم چرا انقدر گیجم همینطور مبهوت موندم از اول صبح و هزاران موج منفی من نمیخوام شکست بخورم من نمیخوام از دست بدم من میخوام زندگی کنم با اونی که دوسش دارم خدایا بیا بهم کمک کنیم بیا حکمت و بدی قرار ندیم برای اینکار/ بیا مهربون باشیم باهم و کارار روی روال باشه/ بیا جبران باشه برام خدایا این علی میدونی که همونی که من میخوامنه اینو میدونی! پس اذیتم نکن ترو به خودت قسم تو دیدی من چقدر زجر کشید م ولی با کسی بازی نکردم دیدی چقدر موقعیت بود که از پسرا بتیغم و بزنم به چاک ولی شرفتمندانه اومدم سر کار خدایا نمیخوام بهونه بشنوم چون صفر تا صد همه چی دست خودتههههههههههه فقط تو خدایا میشه برام بخوای ؟؟‌ترو به امام رضا قسم میشه برام بخوای خدایا سر این دیگه امتحانم نکن تو میدونی من ادمه عاطفی ای هستم زود وابسته میشم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.