خاستگاری2

13اسفند ساعت یازده و نیم رو به رو مدرسه تو یه ماشین اوجمل نو باسم سمنو هم اورده بود منو برد نوک تهران توچال و سعادت آباد یه رستوران ایتالیایی خفن طور منم تا تونستم خوردم جوری که شامم نتونستم بخورم کلی حرف زدیم کلی جزعی ریز مو به مو قراره من خبر بدم

از هم بدمون نیومد ولی خوب عاشق و معشوقم نیستیم فکر کنم میتونم باهاش یه زندگی ارومو داشته باشم و به مرور شایدم دوسش داشته باشم

روزای خوبه عیدو من دارم نامزد میشم به همین خوشبختی به همین ارومی به همین زیبایی

خاستگاری


و فردا

نمیدونم چی میگم چی قراره بشه

بابا پشت موتور ساعت 8 اینا میگفت اخرین روزیه که دخترمی ...:) جدی جدی شوهرم داد رفت

به دوستام نگفتم به هیچ کدومشون فقط به سحر سر کارم گفتم

دوست دارم بنویسم چیا باید بهش بگم اما فقط دوست دارم به یه کاری خودمو سرگرم کنم بهش فکر نکنم دلم هری میریزه انگار دقیق انقدر باحال کی خدا سراغ داره بجز خدای من

اسفند عزیز دوردونه

هوا بهترین حالته ممکنه باد ملایم و نرم میاد از پنجره...امروز اتفاقی من گوشی و برداشتم و با خواهرش صحبت کردم راجب قرار اینکه چی میخوارد چیش بیاد و نمیدونم ولی دلم انقدر گرمه انقدر محکمه که ....جمعه خیلی چیزا مشخص میشه یعنی به عبارتی ایندم مشخص میشه پدر فرهاد مشخص میشه لیلی روزای قشنگم ....پایان دوره ی مجردیم دلم بهشه برعکسه همیشه که دلم نبود برعکس همیشه که دنبال بهونه بودم نمیدونم چه سواایی باید بپرسم فقط میدونم کار تمومه

دوست دارم قد یه دنیا باهاش عاشقی کنم و مطمعن باشم که نمیرم مطمعن باشم با تمام وجودش دوسم داره مطمعن باشم که همون هدیه ی خداست همونه همون

خدایا با از هیچی نمیترسم منو ببخش بابته گناهاییم که از خوبیت سوء استفاده کردم

حالمو نمیفهمم فقط میخوام بگزره تا جمعه

مشهد

مشهد یکی از بهترین مسافرتای زندگیم بود تازه با اون برفش امام رضام کلی آرومم کرد و باهم آجتی کردیم تازه خبر خوبم بهم رسید حالا منتظر اوکی قطعیم میدونم خدا داره باهام عشق بازی میکنه میخواد من نزدیکتر شم بش ....

کاش اسفند یه فصل بود واقعا کمه برای این همه قشنگی و شوق زندگی یک ماه در پی خبر خوشم ولم قیری ویری میره اون اطمینانه باهامه هنوز و کلی حال میده همین انتظاره

کاش حقوقمو این ماه زودتر بدن .....

سرکار سحر خیلی بحثش شده و منم حق میدم به اون

راستی دیشب شدم :) هم زیارت دل سر رفتم هم استخر بعدش شدم

تو ماهای پیش هم خیلی خوب زبان میخونم هم خیلی خوب کتاب خیلی تنبل شدم عنوان جدید میبینم دل هری میریزه ولی میگم بزار اینارو بخونم بعد میدونم عید امسال خیلی عالیه شایدم ساله من باشه یه سال ارغوانیه پر ارامش

آخر بهمن

دلگیر نه //ناراحت شاید// و حتی دلزده بهترین کلمه ای که میشه گفت دلزده از یس دلزده دعای خیر مادر بزرگ پیر دلزده از دعا تو بارون دلزده از نذر واقعه حتی دلزده از خدا

نمیتونم این حجم از دل زدگیمو انکار کنم من به اندازه بی نهایتی دلزده ام و لال فرداشب میریم امام رضا از طرف سر کارم اصلا واسم مهم نیست حتی خوشحالم نیستم که اوه دارم میرم پیش امام خوبی ها و فلان و بیسار چرا؟ چون آذر که اونجا بودم ازش خواستم خالصانه خواستم وقتی نمیده وقتی هر چی نزدیک تر میشم بیشتر دور میشم از خواستم چرا بخوام از کسایی که حتی انقدر نامردن مثل همیشه منو تا لبه چشمه میبرن !!! که چی این بازی مسخره !!!! که چی این حرکتا چیو میخوای امتحان کنی صبرمو باشه تو بردی خدایا من گله ی همه رو بتو کردم تو چرا با من اینجوری کردی ! خدایا من واقعا دوست ندارم باهات باشم جدی میگم من توسل کرده بودم به قرانت من امید و در یاس دیده بودم تو بدجور زمینم زدی تو فکرم نیا ! تو بهترین خدای عالم همه کاراتم اوکی منم یه بنده بدبخت که برنده ای پیشش